نوشته شده در 89/11/24:: 1:59 عصر

تو دلداری ، چو من دیونه داری ... تو مجنونی چو من بی خونه داری ... شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست ... تو یخچالت اگر هندونه داری

 دوست دارم ، عسلم ، گلم ، عشقم ... اینم هندونه شب یلدا د ادم زیر بغلت ! ببر بزار توی بخچال سرد بشه

 امیدوارم با اومدن زمستون و باریدن برف از آسمون، یه دونه از  غمهای دلت پاک بشه .... پیشاپیش یلدا مبارک ...

 یلدا ، یعنی یادم باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت ... یلدا مبارک ...

 سه شنبه دارم میرم ، فکر نکنم همدیگه رو به این زودی ببینیم ، منو فراموش نکن و بخاطر تموم بدیهام ببخش (از طرف پاییز) .... یلدا مبارک

 یلدا ؛ دختر سیاه موی بلند بالا ، یادگار نام وطن ، میوه پاییز  ایران ، عروس زمستان در راه است . او را بر سفره مهر بنشانیم و با نسل فردا پیوند زنیم. ایرانی بودن را فراموش نکنیم ... یلدا مبارک ....

 بدو که روز کوتاهه ... پاییز آخر راهه ... هندونه را آوردی؟ ... جوجه هاتو شمردی ؟ ... زمستونه پس فردا ... مبارک باشه یلدا

 آسمون رنگ شب یلدا گرفت ... یاد تو آمد به قلبم جا گرفت ... تا سحر غم با دلم هم خانه بود ... از فراقت این دلم دیوانه بود  ( شب یلدا مبارک باشه دوستان خوبم )