نوشته شده در 89/11/24:: 1:59 عصر

امواج زندگی را با آغوش باز پذیرا باش ، حتی اگر گاهی تو را به قعر دریا ببرد . آن ماهی که همیشه بر سطح آب می بینی ، مرده است.

چه دعایی کنمت بهتر از  اینکه : خنده ات از ته دل ، گریه ات از سر شوق ، روزگارت همه شاد ، سفره ات رنگارنگ ، و تنی سالم و شاد ، که بخندی همه  عمر

در زندگی سه راه برای رسیدن به هدف وجود دارد : 1 – اندیشه : والاترین راه  2 - تقلید : آسانترین راه  3 – تجربه : تلخترین راه

برایت از طلا تختی ، مسیری رو به خوشبختی ، برایت عمر نوحی را ، وقارت همچو کوهی را ، برایت صبر ایوبی ، حیاتی مملو از خوبی ، برایت شاد بودن را ، زغم آزاد بودن را ، رفاقت را ، صداقت را ، اگر خواهی محبت را ، دعا کردم ، دعا کردم

من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر ز دوست … بر درش برگ گلی می کوبم ، روی آن با قلم سبز بهار مینویسم ، " خانه دوست اینجاست " ، تا که سهراب نپرسد خانه ی دوست کجاست ؟

تا نباشد جدایی ها ، کس نداند قدر یاران را ، کویر خشک می داند ، بهای قطره ی باران را

آنچه که هستی هدیه خداست به تو ، و آنچه می شوی هدیه توست به خداوند ، پس بی نظیر باش

زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند ، تو بهاری باش و به اندازه ی باران خدا زیبایی

پرسیدم دوست بهتر است یا برادر ؟ گفت : دوست ، برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب میکند ...

در شهر صدای پای مردمانی است که همچنان که تو را می بوسند ، طناب دار تو را می بافند . مردمانی که صادقانه دروغ می گویند و عاشقانه خیانت می کنند . آفریدگار را سپاس ، که ما از آن شهر شلوغ ، به قبیله عشق پیوستیم

بارالها ای خدای عدل و داد ... هرکه کرده یادی از ما زنده باد ... ما که معتاد رفیقیم و خمار روی دوست ... در مرام ما نباشد ترک این نوع اعتیاد

فلسفه الاکلنگ ، اثبات بزرگی کسی است که فرو می نشیند تا دیگری پرواز را تجربه کند ...